بهترین نوع تحلیل در فارکس چیست؟
- 26 مهر 1400
- نویسنده : کارشناس دنیای ترید
عنوان این مقاله در زمره سوالات میلیون دلاری جای می گیرید. درست مثل خیلی موضوعات دیگر، اگر از تریدرهای موفق بازار فارکس این سوال را بپرسید، با پاسخ های متفاوتی روبرو خواهید شد.
عده ای تحلیل تکنیکال را بهترین نوع تحلیل ها می دانند. گروهی دیگر اما، تحلیل بنیادی را می ستایند. این روزها، عده ای از معامله گران به تحلیل نوع سومی نیز، باور دارند؛ تحلیل احساسات بازار.
اگر از این جماعت، سوال میلیون دلاری بالا را بپرسید، یقینا این گروه به زعم خودشان، تحلیل احساسات بازار را بهترین نوع می دانند. در واقع، پاسخ حقیقی این سوال را خودتان در سفرتان به عنوان یک معامله گر فارکس، خواهید یافت. هر کدام از تحلیلگران انواع ذکر شده بالا، حامیان قوی خودشان را دارند.
همانگونه که می دانید، تحلیلگران تکنیکال یا TA، برای تشخیص روندها و الگوهای درون مارکت، از نمودارها استفاده می کنند. تحلیلگران فاندامنتال یا همان FA، با داده های اقتصادی و گزارشات خبری مرتبط با اقتصاد کلان و رویدادهای مهمی همچون نشست های بانک های مرکزی و غیره، سروکار دارند.
تحلیل احساسات مارکت یا SA نیز درباره نگرش کلی سرمایه گذاران نسبت به یک دارایی خاص یا بازار مالی مشخص می باشد. این نوع تحلیل، بیشتر به وضعیت مارکت یا روانشناسی افراد فعال درون آن مرتبط است که از طریق رفتار قیمت یا فعالیت آن دارایی خاص، نمود پیدا می کند.
موضوعاتی که با هم در این مقاله آموزشی مرور خواهیم کرد به شرح زیر است.
مقدمه، معرفی انواع تحلیل در بازار فارکس، معرفی مزایا و معایب تحلیل تکنیکال، معرفی مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال، معرفی مزایا و معایب بررسی روانشناسی بازار فارکس، کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسبتر است، ستونهای تحلیلی سهگانه فارکس و نتیجه گیری.
مطالعه این مقاله پیشنهاد میشود: فارکس چیبست؟
معرفی انواع تحلیل در بازار فارکس
راههای متفاوتی برای تحلیل در بازار فارکس وجود دارد. اگر چه روشهای مختلفی از تحلیل وجود دارد، ولی تمام این روش ها کمک به پیش بینی روند بازار می کنند. نکته مهم این است؛ تریدرها باید تا جایی که می توانند تحلیل هایشان را آسان کنند. این کار به آنان کمک می کند تا فرصت های معاملاتی را شناسایی کنند.
به طور کلی، سه نوع تحلیل در بازار فارکس وجود دارد: تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و روانشناسی بازار فارکس.
در نتیجه، این موضوع به عهده شما است که با تحقیق کافی، مناسب ترین و یا بهترین نوع تحلیلی که با شخصیت شما سازگار است را، پیدا کنید. اینکه کدام نوع تحلیل بهترین است، سوالی است که ذهن بسیاری از آماتورها را مشغول کرده است.
شاید بارها با این سوال مشابه نیز برخورد کرده اید که، بهترین استراتژی فارکس یا بهترین استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟ پاسخ این سوال نیز، به شخصیت شما بستگی دارد. این شما هستید که باید بررسی کنید، چقدر قرار است پای سیستم معاملاتی بنشینید.
آیا ترید کردن شغل اول شما است، آیا می خواهید در فارکس، اسکالپ کنید، آیا می توانید روزی چند ساعت سیستم معاملاتی تان را، رصد کنید. پاسخ به این سوالات و سوالاتی از این دست، که در این مقاله نمی گنجد به شما کمک می کند تا سیستم معاملاتی مناسب با شخصیت تان را پیدا کنید.
معرفی مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بررسی تغییرات قیمت های گذشته یک دارایی، به منظور پیش بینی تغییرات آینده آن دارایی است. اغلب به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست نیز گفته می شود. دلیل این امر این است که آنها، با چارت های زیادی سروکار دارند.
این نوع تحلیل که طرفداران بیشماری دارد، در هر بازاری اعم از: ارزهای بین المللی فارکس، سهام ها، کالاها، قراردادهای آتی، رمز ارزها و غیره کارایی دارد. ولی همین نوع تحلیل نیز، مخالفانی دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
مزایای تحلیل تکنیکال
اجازه دهید ابتدا به مزایای این تحلیل بپردازیم. اولین مزیت تحلیل تکنیکال این است که، تمام اطلاعات موجود دارایی مورد نظر شما را نشان می دهند. تکنیکالیست ها بر این باورند که قیمت موجود، منعکس کننده تمام اطلاعات حال حاضر یک دارایی است.
مزیت دوم این است که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. تصور کنید که نمودارها تصادفی بالا و پایین می شدند! مزیت سوم این است که تاریخ تکرار می شود. این جمله بسیار قوی، یکی از پایه و اساس های سه گانه تحلیل تکنیکال است.
تحلیل تکنیکال این مزیت را دارد که شما به تمام اطلاعات گذشته یک دارایی، دسترسی دارید. چنانچه شاهد وقوع اتفاقی خاص در یک زمان خاص، روی دارایی مورد نظرتان بودید، بر اساس این قانون می دانید که باز هم امکان وقوع آن مسئله وجود دارد.
مزیت بعدی تحلیل تکنیکال فارکس این است که دارای زمانبندی است. تصور کنید از طریق تحلیل بنیادی شما به اطلاعات خاصی از شرکت مورد نظر خودتان می رسید. ولی نمی دانید که دقیقا کی و چه وقت آن شرکت قصد اجرای آن پروژه یا غیره را دارد.
ولی در تکنیکال شما زمان را می بینید. به عنوان مثال با کشیدن یک خط روند ساده، شما منتظر برخورد قیمت با خط روند می شوید و دقیقا می دانید که چه وقت این برخورد اتفاق می افتد. تحلیل تکنیکال مزایای زیادی دارد. در اینجا ما فقط چند نمونه دیگر را با شما در میان می گذاریم.
در تحلیل تکنیکال شما با تایم فریم های مختلفی سروکار دارید، این نوع تحلیل انعطاف پذیر است و روی هر دارایی و هر بازه زمانی جواب می دهد. تحلیل تکنیکال به شما نقطه ورود و خروج می دهد.
معایب تحلیل تکنیکال
شاید اولین و مهمترین ایرادی که بر تحلیل تکنیکال گرفته می شود این است که اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای متفاوت و گاها متناقضی ارائه می دهند. مثلا یک اندیکاتور به شما سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر، سیگنال فروش می دهد.
ایراد مهم بعدی این است، وقتی شما سیگنالی از تکنیکال می گیرید، ضمانتی وجود ندارد که 100 درصد درست باشد. درسته که برخی باور دارند تحلیل تکنیکال نقطه ورود و خروج را به شما نشان می دهد. ولی متاسفانه این نقطه، همیشه هم صحیح نیست.
ایراد بعدی، متفاوت بودن نظر تکنیکالیست ها نسبت به عقاید همدیگر است. دلیل این مسئله روش استفاده از تکنیک های مختلف تحلیلگران تکنیکال با یکدیگر است.
ایراد بعدی این است که تحلیل تکنیکال در دراز مدت کار نمی کند. این نوع تحلیل بیشتر مناسب روندهای کوتاه مدت است. در نتیجه تریدرهایی که از استراتژی کوتاه مدت بهره می برند، می توانند بیشترین استفاده را از تحلیل تکنیکال بکنند.
تحلیل تکنیکال معایب دیگری نیز دارد که ما در اینجا فقط به چند نمونه دیگر می پردازیم. تحلیل تکنیکال تاخیر دارد، نویز دارد و تاریخ همیشه هم تکرار نمی شود.
معرفی مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یا FA به طور کلی، روشی است برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی به وسیله فاکتورهای مالی و اقتصادی. ولی تعریف آن در بازار فارکس اندکی متفاوت است.
در فارکس، به فرآیند تجزیه و تحلیل تاثیرات فاکتورهای اقتصادی و سیاسی روی ارزش نسبی دارایی مورد نظر معامله گران، تحلیل بنیادی می گویند. در واقع از طریق شناسایی محرک های اولیه ارزش ذاتی ارزها است که معامله گران فارکس قادر خواهند بود تا آگاهانه دست به ترید بزنند.
درست مثل تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال نیز مزایا و معایب و طرفداران و مخالفان مخصوص به خودش را دارد. برای روشن تر شدن مطلب لطفا، مقایسه زیر را مشاهده کنید.
مزایای تحلیل فاندامنتال
اولین مزیتی که تحلیل بنیادی دارد، علت حرکت یک دارایی را برای شما مشخص می کند. بازار فاندامنتال در فارکس، به شدت به اخبار و رویدادهای مهم اقتصادی و سیاسی، واکنش نشان می دهد. بازار فارکس برای این منظور ابزار بسیار قوی در اختیار شما قرار داده است.
اسم این ابزار، تقویم اقتصادی است که شما باید با آن و روش ترید کردن آن آشنا شوید. مزیت دوم تحلیل بنیادی این است که فراست و بینش شما را نسبت به درون بازارهای مالی، باز می کند. این روش تحلیل به شما کمک می کند فهم بهتری از اقتصاد کشورها داشته باشید.
مطالعه این مقاله پیشنهاد میشود: اسپرد در فارکس چیست؟
مزیت سوم تحلیل بنیادی کمک به شما برای کشف ارزش یک دارایی است. هر ابزار مالی یا دارایی، ارزش خاص مخصوص به خودش را دارد. این وظیفه سرمایه گذار است تا اختلاف بین قیمت بازار و ارزش واقعی آن دارایی خاص را پیدا کند.
بدین منظور تحلیل بنیادی در فارکس به تریدرها کمک می کند تا نرخهای بهره، تورم، گزارش مشاغل، نرخهای بیکاری و غیره را مطالعه کنند. یکی از بهترین و قدرتمندترین ویژگی های تحلیل بنیادی، ارزیابی بلند مدت روند یک دارایی است.
از طریق تحلیل بنیادی، تریدرها می توانند چشم انداز بلند مدت جفت ارزها را زیر نظر گرفته و بررسی کنند. در این نوع تحلیل، بیشتر داده ها از طریق مقایسه های ابتدایی نسبت به گذشته شان، سنجیده می شوند. به عنوان مثال، معامله گران با آگاهی نسبت به نرخ بیکاری این ماه و مقایسه آن با ماه، فصل یا سال قبل، درکی از روند موجود دارایی بدست می آورند.
سپس با استفاده از آن اطلاعات و داده های اقتصادی دیگر، روند بلند مدت دارایی را بررسی می کنند. در آخر روند آینده دارایی را پیش بینی می کنند.
معایب تحلیل بنیادی
اولین مشکل تحلیل بنیادی، سروکار داشتن با انبوهی از اطلاعات، اخبار و داده ها است. معمولا برای تریدرها کمی دشوار است که با این حجم از اطلاعات روبرو شوند. ایراد دومی که بر این تحلیل گرفته می شود این است که مناسب تریدهای کوتاه مدت نیست.
درست است که اخبار اقتصادی به کرات و در فواصل کوتاه و بلند مدت، منتشر می شوند. اما به دلیل تاثیرات اخبار و نوساناتی که برای دارایی مورد نظر ایجاد می شود، معامله گران کوتاه مدت دچار مشکل می شوند.
ایراد بعدی این نوع تحلیل، نداشتن زمان است. تحلیل بنیادی ما را با تصویر و چشم انداز بزرگتری روبرو می کند. ولی مشکل آن این است که به ما زمان مشخص و قابل اعتمادی، نمی دهد. به قولی زمان، در معامله بسیار مهم است. برای این منظور تحلیلگران فاندامنتال باید از تحلیل تکنیکال بهره بگیرند.
ایراد آخری که اینجا با شما در میان خواهیم گذاشت این است که تحلیل بنیادی به شدت وابسته به موضوعات و برداشت های متفاوت است. مثلا ممکن است یک کارشناس، افزایش نرخهای بهره را مناسب بداند. ولی تحلیلگر دیگری با این کار مخالف است و دلایل مخصوص به خودش را نیز دارد.
معرفی مزایا و معایب بررسی روانشناسی بازار فارکس
روانشناسی بازار یک اصطلاح گسترده است که شامل تمام عواطف و احساساتی می شود که یک معامله گر معمولی هنگام معامله با آن روبرو خواهد شد. برخی از این احساسات مفید هستند و باید پذیرفته شوند در حالی که برخی دیگر مانند ترس، حرص و طمع، عصبی بودن و اضطراب باید مهار شوند.
روانشناسی بازار یا معاملات، یک مقوله بسیار پیچیده است و برای اینکه بر آن مسلط شوید، باید به خودتان فرصت کافی بدهید. در حقیقت، بسیاری از معامله گران بیشتر از اینکه جنبه های مثبت آن را تجربه کنند، آثار منفی روانشناسی بازار را تجربه می کنند.
مطالعه این مقاله پیشنهاد می شود: روانشناسی بازار فارکس
در اینجا ابتدا مزایای روانشناسی بازار فارکس را برای شما شرح می دهیم.
مزایای روانشناسی بازار فارکس
برای اینکه در بازارهای مالی موفق بشوید باید نکات مهمی را در نظر بگیرید. اولین و مهمترین فاکتور، بالا بردن دانش و آگاهی خودتان از بازار است. برای این منظور شما ابتدا سراغ یادگیری روش های تحلیل در بازار خواهید رفت. مثلا، تحلیل تکنیکل و تحلیل فاندامنتال و در آخر تحلیل احساسات بازار.
بعد از تکمیل این موارد، شما باید با روانشناسی بازار آشنا شوید. اگر که می خواهید معامله گر موفقی شوید، باید با این ابزار قدرتمند، آشنا شوید. اولین مزیت روانشناسی بازار این است که شما را با خودتان، احساساتتان، نگرش و درونتان آشنا می کند.
شاید قبل از ورود به دنیای فارکس شما نمی دانستید که آدم طمع کاری هستید. یا مثلا برای ورود به معامله ای به نیت انتقام آمده اید تا ترید کردن. یادتان باشد که ما به عنوان انسان، موجودات احساساتی هستیم و این احساسات در معاملاتمان نیز کاملا مشهود هستند.
از دیگر مزایای روانشناسی بازار این است که ما متوجه می شویم که چرا تریدهایمان با شکست مواجه می شوند. پشت هر معامله در بازارهای مالی، یک احساس وجود دارد. برخی از این احساسات شامل: طمع، ترس، امید، انتقام، پشیمانی، هیجانات کنترل نشده و غیره می باشند.
در روانشناسی بازار شما با تمام این موارد، آشنا می شوید و تنها پس از شناخت آنها است که می توانید، تریدهای موفقی داشته باشید.
معایب روانشناسی بازار فارکس
از بزرگترین معایب روانشناسی بازار این است که ممکن است تریدرها پس از شناخت خودشان، بیش از اندازه محتاط یا ترسو شوند. به عبارتی گفته می شود فلان شخص از طرف دیگر بوم روی زمین افتاده است.
قرار نیست ما بعد از شناخت و تاثیر عواطف و احساساتمان در مارکت به افرادی ترسو تبدیل شویم. گاها، بعد از تشخیص دلایل روانشناسی ضررهایمان، ممکن است در تریدهای بعدی مان، تعلل کنیم.
ایراد بعدی که از معامله گرانی که فقط بر اساس روانشناسی بازار معامله می کنند گرفته می شود، وهم و خیال باطل است. گاهی تریدرها بر اساس خیالات باطل یا به اصطلاح وحی منزل، به معامله ای ورود می کنند.
وقتی از آنها می خواهند دلیل این کارشان را توضیح دهند، با پاسخ های نمی دانم یا خطاهای فکری روبرو می شوید.
نتیجتا اینکه فارکس بزرگترین بازار مالی بین المللی در جهان با گردش روزانه بالای 6.6 تریلیون دلار است. برای موفق شدن در این بازار شما باید انواع تحلیل ها را یاد بگیرید و در تمام معاملاتتان از آنها استفاده کنید.
هرگز نسبت به یک نوع تحلیل، متعصب نباشید و خودتان را محدود نکنید.
کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسبتر است؟
ظاهرا به همان سوال میلیون دلاری رسیدیم. پاسخ به این سوال، راهگشای بسیاری از مشکلات ما در سفرمان به عنوان یک تریدر است. اینکه کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسب تر است، بستگی به فاکتورهای زیادی دارد.
اگر بازار فارکس را یک سه پایه در نظر بگیریم، تحلیل های تکنیکال، فاندامنتال و احساسات بازار که شامل روانشناسی بازار نیز می شود، پایه های ما را تکمیل می کنند.
تحلیل در بازار فارکس توسط بانکهای مرکزی و صنعتی بزرگ، موسسات مالی، صندوق های بین المللی و سرمایه گذاری، بروکرها و معامله گران خرده پا و غیره انجام می شود. آنها پس از تحلیل هایشان که شامل نگاه کردن به نمودارها و در نظر گرفتن اخبار و داده های اقتصادی است و سپس در نظر گرفتن نکات مهم روانشناسی و احساسات بازار، دست به معامله می زنند.
معامله گر موفق کسی است که از تمام ابزارهای موجود در بازار استفاده کند. معامله کرن به عقیده خیلی افراد، یک هنر است. شخص هنرمند باید سعی کند دلایل موجود قیمت فعلی یک دارایی و فاکتورهای مرتبط با آن را شناسایی کند. اینکه چه چیزهایی باعث شده قیمت در حال حاضر در این نقطه باشد، مهم است.
معامله گران حرفه ای سعی می کنند نمودارها را ببینند و اخبار مرتبط با آن دارایی را از طریق رسانه های اجتماعی موجود و تقویم اقتصادی، رصد کنند. نکات روانشناسی را کاملا ارزیابی کند و سپس با رعایت تمام قوانین و اصول بازار فارکس، ترید کند.
ستونهای تحلیلی سهگانه فارکس
همانطور که پیشتر گفته شد، اگر بازار فارکس را به یک سه پایه تشبیه کنیم، تحلیل های تکنیکال، فاندامنتال و احساسات بازار که شامل روانشناسی بازار نیز می شود، پایه های ما را تشکیل می دهند.
معامله گران و سرمایه گذاران موفق بازار از هر سه نوع این تحلیل، برای پیش بینی حرکات بازار و تشخیص روند، استفاده می کنند. آنها از تکنیکال برای تاریخچه قیمت و الگوهای موجود در راستای پیش بینی قیمت بازار، استفاده می کنند.
در واقع بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای نقاط ورود و خروج در مارکت استفاده می کنند. تحلیلگران فاندامنتال بیشتر اطراف اخبار اقتصادی و شاخص های مهم اقتصاد کلان مثل، نرخهای بهره پرسه می زنند. آنها همیشه نیم نگاهی هم به مسائل و تنش های سیاسی بین کشورها می اندازند.
در آخر، آنها از تحلیل احساسات بازار برای تشخیص اینکه تریدرها الان به کدام سمت و سوی بازار گرایش دارند، می اندازند. مثلا با نگاهی به چارت بازار می بینیم که اکثریت تریدرها، خریدار یورو هستند و این واحد پول اروپایی، در حال حاضر صعودی است.
در نتیجه آنها هم همراه دیگر معامله گران، یورو را می خرند. به زبان ساده، اگر ببینند جماعت زیادی از معامله گران در یک صف منظم به سمت دارایی خاصی حرکت می کنند، آنها هم به این گروه، ملحق می شوند. البته تشخیص این مسئله، به همین سادگی ها هم نیست و نیازمند تمرین و تکرار زیاد است.
نتیجه گیری
حال که با هر سه نوع تحلیل موجود در بازار فارکس آشنا شدید، زمان آن است که بهترین تصمیم موجود را خودتان بگیرید. جمله معروفی است که می گوید: به تمام حرف هایی که می شنوید فکر کنید و در انتها بهترین تصمیم عاقلانه را بگیرید.
در هر صورت از دو حالت خارج نیست. شما یا جزو متعصبین بازار نسبت به یک نوع تحلیل خاص می باشید، و یا جزو، عقلا و موفق های مارکت، که از تمام رهنمودها و ابزارهای قدرتمند بازار استفاده می کنند.
اگر در گروه اول هستید، باید به شما بگویم حداقل پس از تجربه تلخی که خواهید داشت، سعی کنید از اشتباهات تان، درس بگیرید. ولی اگر در گروه دوم جای دارید، به شما تبریک می گویم.
گروه دوم در اولین مرحله، از تحلیل فاندامنتال برای شناسایی روندهای بلند مدت یک دارایی استفاده می کنند. مثلا با بررسی نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی و نرخ تورم، قدرت اقتصاد یک کشور و آینده آن را بررسی می کنند. به عنوان مثال اگر می بینند که ایالات متحده قصد افزایش نرخهای بهره اش را دارد، پس دلار را که قطعا یک سرمایه گذاری جذاب خواهد بود، زیر نظر می گیرند.
آنها در مرحله دوم، از طریق تحلیل تکنیکال و چارت های موجود، نقاط ورود را بررسی می کنند. به عنوان مثال، در تایم فریم های مختلف دلار را بررسی می کنند. سپس با استفاده از اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI نقاط ورود را شناسایی می کنند.
در آخر، با مشاهده و رصد کردن مارکت، احساسات کل بازار را در نظر گرفته و سعی در شناسایی آن می کنند. مثلا متوجه می شوند اکثریت بازار تمایل به خرید و نگهداری دلار امریکا دارند. پس، آنها نیز به صف خریداران دلار پیوسته و به این طریق، سود مشخصی را کسب می کنند.
ارسال دیدگاه
0 دیدگاه